صحبت از ضرورت لغو تحریم سپاه پاسداران بخشی از مباحث دور جدید مذاکرات ایران و غرب است. باتوجه به قانون مصوب مؤکد مجلس مبنی بر ضرورت لغو همه تحریمها از جمله تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه سپاه پاسداران، تیم مذاکرهکننده باید مراقب باشند طرف مقابل اقدام به زیادهخواهی و حیلهگری نکند.
از نظر آمریکا تحریمهای FTO که مرتبط با مبارزه بینالمللی علیه تروریسم سازمانیافته است، سپاه را که بهعنوان بخشی از نیروهای مسلح کشور محسوب میشود، بهعنوان یک سازمان تروریستی معرفی میکند. این اقدام کاخ سفید یک حرکت غیرقانونی است و آنها با تحمیل این اقدام غلط به کشورهای همپیمان بهدنبال این هستند برجام را کشدار و کانالهای فشار کاخ سفید را حفظ کنند.
آمریکا در برچسبزنی نسبت به مخالفینش در جهان بسیار قوی است و در این مسیر با ارعاب کشورهای همسو و همپیمان اقدام به یارکشی میکند.این روزها جو بایدن علاوه براینکه از مشکل پیری رنج میبرد، از سندروم ایرانهراسی و سیاستگذاری غلط نیز رنج میبرد. در نتیجه اعمال فشارهای متعدد تا به امروز اقدامی که حاکی از حسن نیت او برای دیگر کشورها باشد، به چشم نمیخورد. دولت او هم، هیچ تضمینی برای لغو دیگر تحریمها نداده و نخواهد داد؛ چراکه آنها معتقدند باید بهصورت دائمی از ملتهای دیگر اخاذی کنند.
درصورتیکه مذاکرات فعلی به بنبست برسد، گزینه اول کاخ سفید، بازگرداندن پرونده ایران به شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم ماشه با کمک کشورهای اروپایی خواهد بود. از طرفی اروپا به فعالسازی مکانیسم ماشه چندان رغبتی ندارد. اما این دلیل نمیشود در آینده نیز میل نداشته باشد! اروپاییها با آمریکا بدهبستان دارند و باید دید در آینده چه اتفاقی در روابط غرب و آمریکا میافتد. اتفاقی که در چند وقت اخیر افتاده، مانند رشد تنشهای بین ایران و رژیم صهیونیستی، افزایش فشار آمریکا و فضاسازی رسانهای آژانس علیه ایران و درخواست اروپا برای کوتاه آمدن ایران از توقعاتش حاکی از تلاش برای فشار سیاسی بر ایران و تأمین امنیت اسرائیل است. همانطور که در جریان توقیف کشتیهای یونانی شاهد اجماع یونان و آمریکا بودیم، درحالیکه متهم اصلی آنها بودند.
از سویی نقش آژانس هم بهشدت مخرب است. در اثنای سالها گفتوگو درباره فعالیت هستهای ایران، آژانس انرژی اتمی همواره بهعنوان اهرم فشار سیاسی و دیپلماتیک علیه کشورمان فعالیت کرده است. تعریف بهتری که از آژانس میتوان ارائه داد، این است که این سازمان هرگز بیطرف نبوده است. اقدام اخیر گروسی در سیاهنمایی از حسن نیت ایران، به نقش مخرب این سازمان در سوق دادن تصمیمات بینالمللی به سمت منافع آمریکا برمیگردد و باید این تبیین شود.باوجود این درصورتیکه بایدن بخواهد سیاست فشار حداکثری را در پیش بگیرد، قطعاً با شکست مواجه میشود؛ زیرا این تاکتیک در دوران ترامپ یک مرتبه شکست خورده است.
در حال حاضر، میزان ذخایر اورانیوم ایران ۱۸برابر بیشتر از حد مجاز قید شده در برجام است. این یعنی اینکه ما متوقف نشدهایم و تداوم فشارها بیشتر به ضرر آنها تمام خواهد شد. درجهانی که فردی مانند ولادیمیر پوتین با بستن شیر گاز هویت اروپای صنعتی را به سخره میگیرد، آنها باید با اجابت خواستههای مردم ایران که در قلب انرژی دنیا هستند، مانع از بروز بحرانهای بزرگتر شوند و لحنشان را عوض کنند.
اگر بایدن بخواهد همچنان با عینک صهیونیستها به مسئله هستهای ایران نگاه کند، سخت اشتباه میکند. مسئولان اسرائیل بارها تکرار کردهاند برجام به نفع امنیت آنهاست، اما همچنان فشار میآورند که احیای برجام تحت کنترل و نظارت آنها و بهضرر تهران انجام شود. امروز یک نوع سردرگمی بین رژیم صهیونیستی، اروپا و آمریکا میبینیم و اجماعی درباره اینکه در آخر سرنوشت مطالبات ملت ایران چه میشود، وجود ندارد. غربیها تنها توانستهاند بر حفظ شاکله تحریمها اجماع کنند.
نظر شما